اما برخی از افراد ظاهراً اثری از افسردگی ندارند و در روابط اجتماعی و فعالیت های روزمره خود نیز دچار مشکل نیستند؛ آنها نشانه های افسردگی و علائم آن را، چیزهایی می دانند که بخشی از احساساتشان است و بعضی اوقات باید این حالات را تحمل کنند.
برخی افراد نیز احساس بهتر شدن می کنند، اما افسردگی بدون درمان بندرت بهبود پیدا می کند؛ شما می بایست برای درمان افسردگی همسرتان، او را تشویق به درمان کنید.
روش های درمان افسردگی
نشانه هایی که شما به آن توجه کرده اید را با همدیگر به اشتراک بگذارید.
نگرانی تان را بیان کنید.
تمایل قلبی تان را برای کمک ابراز کنید؛ مثل گرفتن وقت ویزیت از متخصص.
با او درباره آنچه پیرامون افسردگی یاد گرفته اید صحبت کنید.
درباره انواع درمان با او صحبت کنید؛ روانپزشک و دارودرمانی و تغییر سبک های زندگی.
یک محیط خانگی حمایتگر ایجاد کنید
به یاد داشته باشید افسردگی همسرتان شکست او نیست. درست است شما حتی با حمایت هایتان نمی توانید او را درمان کنید، مگر اینکه پیش متخصص برود، ولی می توانید در تسهیل روند درمان کمک کننده باشید.
تغییرات در سبک زندگی می تواند اثر زیادی در پروسه درمان داشته باشد. معمولا کسی که افسردگی دارد توانایی کمی برای رسیدگی به خواب و اشتها و خورد و خوراک خود داشته و برای فرد افسرده معمولاً رسیدگی به سلامت جسمی به سختی صورت می گیرد.
بنابراین، نقش حمایتگر شما این است که:
روی تغذیه سالم او نظارت داشته باشید؛ می توانید برای اینکه همسرتان را بیشتر به تغذیه سالم تشویق کنید همراه با او آشپزی کنید.
با همدیگر ورزش کنید؛ ورزش روزانه خلق هر دوی شما را افزایش می دهد. با همدیگر پیاده روی و دوچرخه سواری کنید.
با او در دوره درمان همراه شوید؛ با همدیگر تا رسیدن به مطب رانندگی کنید؛ با همدیگر در اتاق انتظار کلینیک بنشینید. حداقل در دوران اول درمان این حمایت ها لازم است.
یک محیط با حداقل استرس برای او فراهم کنید. انجام کارهای روزمره به همسرتان کمک می کند تا احساس کند که نسبت به شرایط زندگی کنترل بیشتری دارد؛ بنابراین با یکدیگر یک برنامه روزانه خوب برای انجام کارها، تهیه غذا، استفاده داروها و کارهای خانه بریزید.
با همدیگر برنامه ریزی کنید؛ افسردگی باعث کاهش میل و علاقه به انجام فعالیت ها می شود. یک روز در هفته فیلم سینمایی ببینید. به باشگاه ورزشی بروید؛ حتی بازیهای سخت انجام دهید. به همسرتان کمک کنید تا دوباره به رفتارهای اجتماعی اش باز گردد. تمام این فعالیتها به درمان افسردگی همسر شما کمک میکند.
وقتی فردی احساس ناامیدی می کند او را تقویت مثبت کنید. افراد افسرده تمایل به داوری خود با خشن ترین حالت دارند. بنابراین شما به نقاط قوت و علائم بهبودی همسرتان اشاره کنید.
به اهداف کوچکتر تمرکز کنید
فرد افسرده احساسهای تحمل ناپذیری را تجربه می کند. وقتی فردی به شدت افسرده است حتی بیرون آمدن از تخت خواب می تواند برایش یک تکلیف بزرگ باشد.
بنابراین بهتر است شما تکالیفی را که برای همسرتان برنامه ریزی می کنید را به هدف های کوچکی که همان روز به نتیجه می رسد تقسیم کند. این کار به همسرتان کمک می کند تا زودتر به زندگی روزمره باز گردد.
تکالیف می توانند بدین شکل باشند:
«از رختخواب بیرون بیا و دوش بگیر و با هم یک صبحانه خوشمزه تهیه کنیم». شما بهتر است دریابید که در هر دوره درمان همسرتان به چه توجهی نیاز دارد تا روی آن برنامه ریزی کنید. در این باره با متخصص او نیز مشورت کنید.
علائم هشدار دهنده خودکشی را شناسایی کنید
البته همه با این گام دست و پنجه نرم نمی کنند؛ اما خطر خودکشی همیشه در کمین بیماران افسرده شدید هست. خیلی مهم است که خط خطر را شناسایی کنید و با متخصص او مشورت کنید.
برای این کار می توانید اقدامات زیر را انجام دهید:
درباره خودکشی یا افکارش با متخصص او صحبت کنید.
درباره ابزار خودکشی مثل قرص و دارو آگاه باشید.
به نوسان خلق در همسرتان دقت کنید؛ یک روز با خلق بالا و پرکار و یک روز افسرده و بدون انگیزه.
انزوای اجتماعی
دست و پنجه نرم کردن با افکار مرگ
تغییرات قابل توجه در برنامه های روزمره
احساس بی ارزشی و ناامیدی
تمایل به رفتارهای پرخطر خود ویرانگر مثل سوء مصرف مواد، الکل یا رانندگی بدون پروا.
گذشتن از اموال و متعلقات
گفتن خداحافظ
عشق بازی بیش از اندازه
تغییرات شخصیتی
مراقبت از فرد افسرده کار بزرگی است و نیاز به توان مضاعف دارد؛ بنابراین خودمراقبتی شما به عنوان فرد مراقب بسیار مهم است. در طول درمان از خود غافل نشوید؛ حتماً به شبکه های اجتماعی بپیوندید و اوقاتی را هم با آنان سپری کنید و در صورت لزوم با روانشناس متخصص صحبت کنید تا درمان افسردگی همسر شما تسهیل شود.
No comments:
Post a Comment